کد تخفیف az401
25 درصد تخفیف
تا 30 آذر ماه
پلتفرم | PC |
حجم | 2.464 مگا بایت |
قیمت | 10,000 تومان |
بدون شک Metal Gear Solid یکی از پرطرفدارترین سری بازیهای تاریخ به شمار میرود، هیدئو کوجیما خالق این عنوان، با عرضه نسخه اول این سری از بازیها انقلابی را در صنعت بازیهای ویدئویی به پا کرد که مانندش تا کنون کمتر مشاهده شده است. پنجمین نسخه این سری از بازیها با نام Metal Gear Solid V: Ground Zeroes به عنوان پیش در آمدی بر نسخه Phantom Pain در سال 2014 منتشر شد و بر خلاف آن چیزی که انتظار میرفت با بازخوردهای متوسط گیمر ها و منتقدین روبرو شد. اما آیا این بازی به عنوان پیش در آمد موفق ظاهر شد و توانست انتظارات گیمر ها و منتقدین این حوزه را بر آورده کند؟ با بررسی اجمالی این بازی در وب سایت پارسی گیم همراه باشید.
داستان بازی از سال 1975 بلافاصله پس از وقایع Peace walker آغاز میشود. شخصیت کلیدی داستان یعنی پاز از حادثه جان سالم به در برده است، او یک برگ برنده برای بیگ بأس و ارتش سربازان بی مرزش محسوب میشود. از طرفی دیگر سازمان سایفر برای سر به نیست کردن پاز دست به کار شده است. کشمکشهای بین این دو گروه بالا میگیرد و بیگ بأس در جریان این وقایع به کمپ امگا، جایی که پاز را برای بازجویی در آن نگه داشتهاند فرا خوانده میشود. در همین حین گروهی سومی دیگری تحت عنوان Xof با اهداف و آرمانهای دیگری وارد این جدال میشود. شاید بتوان گفت داستان بازی کمی کوتاه است، اما هدف کلی کوجیما از ارائه این عنوان تنها آماده سازی مخاطب برای انجام نسخه Phantom Pain بوده است. داستان بازی به همین چند خط محدود نمیشود، و با گشت و گذار در محیط میتوانید به بخشهای مختلفی از سرگذشت بیگ بأس و دیگر کاراکتر های بازی دست پیدا کنید. شاید آن سیاهی که کوجیما دم از آن میزد، نه در پایان بازی بلکه در محیط بازی نهفته باشد.
گیم پلی بازی دستخوش تغییرات بسیاری شده است، همانطور که از اول کار مثال زدیم دیگر شاهد عناصر کلاسیک این سری مانند رادار، آلارم، تولبار و… نیستیم، بلکه این المانها جای خود را به مکانیزمهای جدیدتر دیگری چون تن موسیقی به جای آلارم و… دادهاند. اما مهمترین بخش اضافه شده به مکانیزمهای گیم پلی رفلکس نام دارد. بازی باز با استفاده از این بخش، میتواند در مواقع حساس در زمان 3 یا 4 ثانیه به صورت صحنه آهسته بازی کند و قبل از این که دیر شود دشمنان خود را از بین ببرد. اما سؤالی که در این باره مطرح شد این بود که آیا در این صورت بازی بیش از حد راحت نمیشود؟ جواب یک خیر با صدای بلند است. با وجود موقعیتهای سندباکسی بسیار در بازی و نبود عناصر کلاسیک گیم پلی، بازی برای گیمر های معمولی که با محیط بازی آشنایی ندارند عملاً به یک جهنم تبدیل خواهد شد.
Kojima Productions در بخشهای موسیقی و صدا گذاری این عنوان برای باری دیگر غیر منتظره عمل کرده!. صدا پیشههای بازی به خوبی وظیفهشان را انجام دادهاند و احساسات در تکتک پیکسلهای کاراکتر ها موج می زند. موسیقی بازی نیز به لطف عضو جدید گروه یعنی لودیچ فورسل جوان با تحولهای بسیاری روبرو و یکتم کاملاً مدرن پیدا کرده است. با اینکه موسیقی در بسیاری از مراحل بازی جایگاه خاصی ندارد، اما در همان جاهایی که از آن استفاده شده است شاهد همخوانی آن با فعل و انفعالات و جلو روی روند بازی بودیم.
گرافیک بازی به لطف موتور جدید کوجیما پروداکشنز یعنی فاکس انجین به زیبایی هرچه تمامتر و با جزئیات فوقالعاده طراحی شده است. البته بعضاً در مقاطعی از بازی به دلیل نورپردازیهای عالی، هوش مصنوعی بالا و در کل گرافیک ویژوالی فوقالعاده شاهد افت کیفیت تکستچر ها بودیم. البته این مورد بیشتر در نسخههای نسل هفتمی بازی مشاهده شد، خوشبختانه در نسل هشتم در کنار فریم ریت 60 و رزولوشن 1080p در پلی استیشن 4 و 720p در ایکس باکس وان کمتر شاهد این موضوع بودیم. تمامی این عوامل دست به دست هم دادند تا یکی از برترین گرافیکهای نسل فعلی در این بازی به ارمغان بیاید.
این بازی اگر حکم یک پیش درآمد را داشته باشد، مسلماً بهترین پیش درآمدی است که تا کنون ساخته شده است. متأسفانه در نقدهایی که از این بازی شد شاهد نزول امتیازات بازی به دلیل مقایسههای نابجا با عناوین بسیار بزرگ بودیم، این بازی به عنوان یک پیش در آمد فوقالعاده است و به خوبی به وظیفهاش در آشنایی گیمر با Phantom Pain عمل کرده.