بازی Inside

بازی Inside (2016) برای PC

توسعه دهنده	Playdead
ناشر	Playdead
پلتفرم	PC
موتور سازنده	Unity
تاریخ انتشار	07 July 2016
لینک Wikipedia
حجم	2.3 گیگا بایت

Inside | ال آی مدیا | بزرگترین مرجع دانلود فارسی ساز و زیرنویس فارسی بازی های کامپیوتری

شش سال از زماني كه بازی تحت عنوان ليمبو منتشر شد می‌گذرد بازي كه در ان پسر بچه‌ای به دنبال نجات خواهر خود است،اما همين عنوان مستقل و ظاهراً معمولي با داستاني غير پيچيده كافي بود تا بتواند مخاطبان خاص خود و حتي پلير هاي سخت گير رو جذب خودش كند و آن‌ها را درگير اين مسائل و معماها كند تا جذابيت اين بازي بيشتر نمايان شود و پرده از پيچيدگي و جذابیت آن بردارد و تجربه‌ای فراموش‌نشدنی را خلق كند. حتي به‌نوعی می‌توان گفت اين بازي در سبك خود يعني سکو بازی دوبعدي به نوعي تك و يگانه بوده و شروع‌کننده سبكي خاص كه فقط ويژه استدیوی Playdead در ساخت آن تبحر خاصي دارد به چشم می‌خورد.

يك بازي با محيطي سیاه‌وسفید كه احساس استرس، نااميدي و مرگ در آن موج می‌زد و به پلير اين حس رو منتقل می‌کند كه راه چاره اي به جز تسليم شدن نيست،حال در بازي جديد اين استدیو يعني Inside نه تنها نقاط قوت بازي و المان‌های موفقيت آمیز آن خراب نشده بلكه آن‌ها را ارتقا داده و با با استانداردهای جديدي مواجه می‌شویم.تا مدتي پيش تنها ليمبو اولين بازي استدیو Playdead بود اما اكنون اينسايد آمده تا تمامي معادلات قبلي را برهم بزند و تجربه اي جذاب تر و تكرار نشدني را رقم بزند و اين موضوع ثابت می‌کند گرچه اين استدیو خيلي كم بازي توليد می‌کند اما می‌داند بايد چه تکنیک‌هایی به كار بگيرد تا پلير ها را ميخكوب كند. تقریباً می‌توان گفت كه اين بازي دنباله اي موفق براي ليمبو است كه می‌تواند چند ساعت مفهوم جديدي از بازي كردن را به پلير ها نشان دهد.

با شروع بازي شاهد يك جنگل تاريك در مقابل يك كودك تنها با لباسي قرمز هستيم كه پا به اين جنگل و دنیای تاريك می‌گذارد كه صداي باد و حركت برگ درختان در ان به گوش ميرسد.دنيايي كه دقیقاً حسي مشابه بازي قبلي اين استدیو را منتقل می‌کند.پسر بچه بازي ما در اين دنيا گرفتار شده و از دست كساني كه به دنبال او هستند فرار می‌کند،او تصميم گرفته فرار كند تا از دست افرادي كه انسان‌ها را به موجوداتي بي احساس تبديل می‌کنند در امان باشد افرادي كه می‌خواهند بار این روش به دنيا حكومت كنند كه بي شباهت به دنيا فعلي ما نيست.پسرك از اين ميان بايد از دست انسان‌هایی كه مسائلي مثل عشق و احساسات را فراموش کرده‌اند فرار كند و جان سالم به در ببرد.
دنيايي تيره و كِدِر كه نمی‌توان تصور كرد چه چيز پيش رويتان قرار مي دهد؛رستگاري براي انسان‌ها دست نيافتني شده و پسرك ما با تمام اين مشكلات دست و پنجه نرم می‌کند تا بلكه از اين دنيايي كه در عذاب است نجات پيدا كند.بازي با همین خط داستاني شروع می‌شود و از زماني كه كنترل پسرك را به دست می‌گیرید تا زماني كه بازي را به اتمام ميرسانيد ٣تا٣:٣٠ساعت فوق‌العاده را تجربه و لمس خواهيد كرد.هیچ‌گونه راهنمايي وجود ندارد و نه ديالوگي رد و بدل می‌شود تنها خودتان هستيد و پسركي كه بايد به انتهاي اين برزخ برسد.بازي روند بازي به گونه طراحي شده كه تنها با جلو رفتن و ادامه مسير روبه رو با محیط‌ها و قسمت‌های دشوار و گاهاً پيچيده مواجه می‌شوید.بازي به گونه اي طراحي شده كه بدون داستان سرايي هم شما رو درگير خودش ميكند شايد اگر اين بازي ديالوگ داشت به اين اندازه تاثير گذار نمی‌شد.
فضاي بازي در مقايسه با ليمبو كمي رنگي تر شده به نحوي كه سازندگان بازي براي اينكه بتوان نظر شما را جلب كندد و توجه شما را به هر جايي كه می‌خواهند هدايت كنند كه با پاشيده شدن رنگ‌ها در برخي قسمت‌ها(اغلب قرمز) قابل مشاهده است؛اما همچنان همان حس و حال غم انگيز قابل مشاهده است. شايد بتوان گفت سادگي در كنترل اين بازي يكي از نقاط عطف ان باشد و تنها کلیدهایی كه تحت كنترل شما هستند كليد پرش و كليد تعامل با محيط است مانند هل دادن يك جعبه يا كشيدن يك دستگيره است. حركت دوربين خارق‌العاده است ،دوربين دائماً در حال حركت و رفتن به جلو و عقب است تا بهترين صحنه را شكار و نشانتان دهد. برخي مواقع چاره اي جز مردن نداريد،زيرا هيچ كلمه اي رد و بدل نمی‌شود و راهنمايي وجود ندارد و اين مرگ‌های مكرر به پلير كمك می‌کند تا معماها را بهتر درك كند و انجام آزمون و خطاها صحيح تر پيش برود.

در هر قسمت از اين بازي معماهاي مختلفي مشاهده می‌کنید در ابتدا حل كردن معماها سخت به نظر ميرسد اما تمام چيزي كه براي حل آن‌ها احتياج داريد درست همان جا هستند كه با كمي دقت آن‌ها رو خواهيد ديد تنها کافی ست چند آیتم مختلف را امتحان كنيد،البته در برخي از معماها زمان و شرايط محيط دخيل هستند كه با پيشرفت در بازي با تمام آن‌ها آشنا می‌شوید. عبور از برخي از معماها با كنترل كردن انسان‌های مختلف امكان پذير است.پسرك ما اين قدرت را دارد كه پوشيدن کلاه مخصوص برخي انسان‌ها را كنترل كند.به طور مثال براي حركت دادن آیتمی در بازي به نيروي زيادي نياز خواهيد داشت،با كمي گشت و گذار در اطراف و كنترل انسان‌های مختلف می‌توانید نفرات لازم براي حركت دادن آیتم را پيدا كنيد.

اين بازي هیچ‌گونه صحنه اكشني ندارد؛اما در لحظاتي از آن هيجان به اوج خودش ميرسد.فرار از دست نیروهای امنيتي ،سگ‌های وحشي يا عبور از مکان‌هایی كه نبايد ديده شويد،اين مراحل به طوري طراحي شده‌اند كه به طور ناخودآگاه دچار اضطراب و هيجان می‌شوید. توجه به زمان‌بندی و محيط بسيار مهم است و يكي از ویژگی‌ها مهم صحنه‌های بازي است.مثلاً در جريان فرار از دست نیروهای امنيتي اگر به زمان بندي يا موقعيتي كه در آن هستيد توجه نكنيد گرفتار می‌شوید در نتيجه بايد با زمان بندي مناسب و عبور از مکان‌های مناسب خودتان را به مقصد برسانيد.

روند بازی Inside هیچ‌وقت تكراري نمی‌شود،نه تنها معماها شكل جدیدتری به خودشان می‌گیرند،بلكه در محیط‌های مختلف شكل ادامه بازي هم تغيير می‌کند.در مراحل اوليه تنها دويدن و پرش را مشاهده می‌کنید اما پس از مدتي شنا می‌کنید و حتي سوار زیردریایی هم می‌شوید ،همچنین بايد اضافه کنیم كه با ٤٠دقيقه پاياني بازي غافلگير خواهيد شد و همين ٤٠دقيقه آخر بازي به نحوي شما را غافلگير خواهد كرد كه نمی‌توان در مورد آن صحبت كرد و به فكر فرو خواهيد رفت.اين بازي بدون داشتن داستان سرايي عجيب يا ویژگی‌های پيچيده در روند بازي گيمر را مجذوب خودش می‌کند و زماني كه اين روند با موسيقي و افکت‌های صوتي تركيب می‌شود،اثري نمايان می‌شود كه به سادگي نمی‌توان از آن دل كند.صداي نفس‌نفس زدن شخصيت اصلي بازي در زمان مواجه با خطرات مختلف يا صدا و نوري كه در محيط مشاهده می‌شود كاري می‌کند كه نتوانيد به راحتي از اين بازي جدا شويد.